معنی پیدا کردن، چیز یافته، مکشوف، یابش پیدا کردن، یافتن، جستن، تشخیص دادن، کشف کردن, معنی پیدا کردن، چیز یافته، مکشوف، یابش پیدا کردن، یافتن، جستن، تشخیص دادن، کشف کردن, معنی /dbا lcbj، ]dx dاtتi، klamt، dاfa /dbا lcbj، dاtتj، [sتj، تaodw bاbj، lat lcbj, معنی اصطلاح پیدا کردن، چیز یافته، مکشوف، یابش پیدا کردن، یافتن، جستن، تشخیص دادن، کشف کردن, معادل پیدا کردن، چیز یافته، مکشوف، یابش پیدا کردن، یافتن، جستن، تشخیص دادن، کشف کردن, پیدا کردن، چیز یافته، مکشوف، یابش پیدا کردن، یافتن، جستن، تشخیص دادن، کشف کردن چی میشه؟, پیدا کردن، چیز یافته، مکشوف، یابش پیدا کردن، یافتن، جستن، تشخیص دادن، کشف کردن یعنی چی؟, پیدا کردن، چیز یافته، مکشوف، یابش پیدا کردن، یافتن، جستن، تشخیص دادن، کشف کردن synonym, پیدا کردن، چیز یافته، مکشوف، یابش پیدا کردن، یافتن، جستن، تشخیص دادن، کشف کردن definition,